نارنجی پوش به خونه ها اومد

حامد بهداد  نارنجی پوش

دیگه نارنجی پوش هم اومد ، با همه انتقادا با همه تعریفها،کاش شوخ و شنگی حامد آبان دل گرفتمون رو این روزا باز کنه ، راستی خود حامد هم از سفر پرماجرای آفریقاییش اومد .این روزا یه خبرای خوبی میاد ، بازم حامد بازم لیلا بازم داریوش مهرجویی ...

hamed behdad , leila hatami

سرانجام داریوش مهرجویی بعد از مدتی بلاتکلیفی برای فیلم تازه‌اش با عنوان چه خوبه برگشتی پروانۀ ساخت گرفت.

فیلمی که اعلام شده داستانی کمدی در حال و هوای اجاره‌نشین‌ها دارد. به گزارش دنیای تصویر، چه خوبه برگشتی فیلم پربازیگری است و لوکیشن‌های متعددی در تهران و شمال دارد. لیلا حاتمی بعد از لیلا، میکس، آسمان محبوب و نارنجی‌پوش در پنجمین همکاری‌اش با مهرجویی، نقش محوری فیلم تازۀ این کارگردان را به عهده دارد. حامد بهداد دیگر بازیگر این فیلم است که دومین همکاری‌اش با مهرجویی را تجربه می‌کند. بهداد در چه خوبه برگشتی نقش یک پزشک را ایفا می‌کند. دو بازیگر دیگر این فیلم عبارتند از امیر جعفری و ریما رامین‌فر. جعفری در نمایش «درس» هم تجربۀ همکاری با داریوش مهرجویی را داشته. همچنین محمدرضا دلپاک به عنوان صداگذار و هایده صفی یاری به عنوان تدوینگر همکاری‌شان در این پروژه قطعی شده. چه خوبه برگشتی که -فیلمنامۀ آن توسط داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر نوشته شده- اوایل آبان‌ماه کلید می‌خورد و احتمالاً نخستین نمایش‌اش در جشنوارۀ سی و یکم فجر خواهد بود.

حامد بهداد  ، داریوش مهرجویی

منبع: کمپ ، وبلاگ سینما به روایت حامد بهداد

بهداد:بازي در «نارنجي‌‌پوش» افتخاري است كه نصيب يك بازيگر مي‌شود

حامد بهداد  نارنجی پوش  مهرجویی

حامد بهداد گفت: بازي در«نارنجي‌پوش» افتخاري است كه نصيب يك بازيگر مي‌شود تا كنار داريوش مهرجويي كار كند و هر كس در قايق اين كارگردان بنشيند هميشه به سرمنزل مقصود مي‌رسد.

اين بازيگر كه دو فيلم را در حال اكران دارد، در گفت وگو با خبرنگار بخش سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، درباره فيلم «انتهاي خيابان هشتم» نيز اظهار كرد: نقش فردي مثل «موسي» را از خيلي وقت پيش دوست داشتم و مي‌خواستم بازي كنم، سرانجام آن حس را به اين فيلم منتقل كرديم، اما ابزار و ادواتش تغيير كرد.

حامد بهداد دامه داد: اي كاش نقش كمي طولاني تر بود و در فيلمنامه برايش وقت مي‌گذاشتيم و مقداري اين نقش را بيشتر مي‌كرديم و اي كاش مي‌شد قسمت دو آن را ساخت تا يك بار ديگر اين نقش را بازي مي‌كردم، اما اين نقش را يك بار ديگر در فيلم ديگري بازي خواهم كرد.

بهداد درباره شرايط اكران اين دو فيلم گفت: درست است كه دو فيلم «نارنجي‌پوش» و «انتهاي خيابان هشتم»به پست سفارش بعضي فيلم‌ها خورده و تعداد سينماهاي كمي دارند اما مهم آن است كه اين فيلم‌ها جاودانگي خودشان را حفظ خواهند كرد، خصوصا فيلم داريوش مهرجويي.

منبع: ایسنا

بهداد:به توصیه اداره نظارت همکاری با آنجلوپلوس را رد کردم

به گزارش شبکه ایران حامد بهداد همچنان آرام و بی دغدغه امتداد مسیر حرفه‌ای بازیگری‌اش را پی می‌گیرد. وی که امسال «نارنجی پوش» مهرجویی را در جشنواره داشت در تازه‌ترین گفت‌وگویش از این مساله سخن گفته که بزرگانی مانند مهرجویی و بیضایی و کیمیایی در سینمای ایران دست نیافتنی‌اند. بخش‌هایی از گفته‌های بهداد را به نقل از «همشهری» می‌خوانید:

جهانی شدن بازیگر ایرانی امکانپذیر نمی‌شود
کار مستقیم بازیگر با کلام و زبان است. جهانی شدن بازیگر ایرانی هم به دلیل محدودیت‌های زبان و لهجه امکانپذیر نمی‌شود مگر در نقش‌های خاص؛ بازی کردن در نقش یک پاکستانی که فرض بگیرید موهایش را هم رنگ کرده است. این خیلی فرق دارد با نقش‌هایی که سوپراستارهای سینمای آمریکا بازی می‌کنند. تو به عنوان یک بازیگر ایرانی هرگز در هالیوود جا نخواهی افتاد مگر اینکه نقش خاصی به پست‍ات بخورد. تازه اگر هم این اتفاق افتاد باید دید تداومی در کار هست یا نه.

به توصیه اداره نظارت همکاری با آنجلوپلوس را رد کردم
شرایط بازی در فیلم آنجلوپلوس برایم فراهم شده بود اما احتیاط کردم و نرفتم...به هر حال چند سالی هست که به این نتیجه رسیده‌ام که برای انجام هر کاری باید {با اداره نظارت و ارزشیابی ارشاد} مشورت کنم. توصیه آنها{اداره نظارت} هم این بود که نروم.

مهرجویی، کیمیایی، تقوایی، بیضایی و حاتمی دست نیافتنی‌اند
هنوز هم فیلمسازانی مانند داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، ناصر تقوایی، بهرام بیضایی و زنده یاد علی حاتمی تکرارنشدنی باقی مانده‌اند. ما بعد از موج نو دیگر با جریان فیلمسازی مواجه نشده‌ایم. البته یکی دو فیلمساز خوب ظهور کرده‌اند ولی آن تدوامی که در موج نو وجود داشته دیگر مشاهده نشد.

کدام بازیگر است که دلش نخواهد با کیمیایی کار کند؟
منتقدان ممکن است به فیلم‌های مهرجویی یا کیمیایی نقد داشته باشند ولی کدام بازیگر است که دلش نخواهد با اینها کار کند؟! کیمیایی هر سال عمرش فیلم ساخته یا مهرجویی. اینها به صورت مادرزادی هنرمند به دنیا آمده‌اند. فیلم‌های بد اینها از فیلم‌های خوب خیلی از کارگردان‌ها بهتر است.

اینکه عمدا انکارم کنند، ناراحتم می کند
چه خوب که برای {بازی در فیلم}کیمیایی سیمرغ گرفتم ولی برای نقشم در «سعادت آباد» هم باید نامزد دریافت جایزه نقش اول می‌شدم. جایزه نگرفتن برایم مهم نیست اما اینکه مرا می‌بینی و عمدا انکارم می‌کنی، ناراحتم می‌کند. بعد آدمی مثل مهرجویی مرا صدا می‌کند و سیمرغش را به من می‌دهد؛ این مهمترین اتفاق است.

از همکاری با بیضایی ترسیدم و دررفتم
مهرجویی و کیمیایی بزرگان این سینما هستند. اگر مرحوم حاتمی زنده بود صددرصد با او کار کرده بودم. در فیلم بیضایی هم دعوت شدم اما آن موقع ترسیدم و در رفتم که آن البته حکایت دیگری دارد.

به امام رضا(ع) قسم به اسکار فکر نمی کنم!
اصغر فرهادی را دوست دارم و به توانایی‌هایش ایمان دارم. به هر حال نشد در فیلمش بازی کنم. حالا فکر کن می‌رفتم و اصلا اسکار هم می‌گرفتم. این جایزه نجاتم می‌داد؟ به امام رضا(ع)قسم به اسکار و به سالن‌های خارج از این مملکت فکر نمی‌کنم.

امشب داریوش مهرجویی یکی از جوایز نارنجی پوشش رو به حامد بهداد تقدیم کرد

امشب گزارش اختتامیه رو همزمان با یک دقیقه تاخیر از رادیو ایران و آی فیلم شنیدم و دیدم،دلم میخواست هر کسی که برای نارنجی جایزه میگیره اسمی از حامد ببره و فریاد تماشاگرا رو بشنوم ،از صبح حس بدی داشتم ،فقط شور و هیجان مردم میتونست حالم رو خوب کنه ،دفعه اول هایده صفی یاری سیمرغش رو به حق گرفت ،سیمرغی که میتونست حتی زودتر برای فیلم گربه های ایرانی هم بگیره ،اومد رو سن از حامد تشکر کرد تا اینکه نوبت به جایزه هیئت ویژه داورا برای استاد مهرجویی رسید ،فوق العاده بود تک تک حرفایی که برای حامد زد ،تشکر کرد از بازی درخشانش ،دل تو دلم نبود ،فرزاد حسنی هم در هر مکث استاد آتیشش رو زیاد میکرد یه دفعه با همون زبان صمیمی و چهره ای با بشاشی حامد آبان (لبخند و شیرینی و صمیمیت حامد آبان بسیار شبیه آقای مهرجویی است) گفتن که یکی از این جایزه های امشب رو بهش تقدیم میکنم ...حامد تو سالن نبود ولی این لحظه نابی که استاد با شور و تشویق مردم بوجود آورد از سیمرغ چیزی کم نداشت ،در اسرع وقت فیلمش رو اینجا میذارم

.

و اما لحظه ناب دیگه ای اتفاق افتاد ،پیمان معادی عزیز که به مانند کاهانی نادیدش گرفتن سیمرغش رو از مردم گرفت و چه لحظه زیبایی بود ،چقد احترامش زیبا بود،دقایقی به تعظیم و توجه به مردم عزیز و باهوش انداخت ،

خیلی خوشحالم که این لحظات به یادماندنی رو مستقیم دیدم،دیشب اعلام کاندیدا و تحمل این مراسم برام مثل کابوس بود ولی باورم نمیشه که اینجوری  اختتامیه ای که با نادیده گرفتن پیاپی پیمان معادی آغاز شد  به اینجا ختم شد ،هرچند بعضی از شایسته ها مثل مانی ،ترانه ،مهدی هاشمی ، فرخ نژاد و کاهانی عزیز  از گرفتن این جوایز نقدی محروم موندن ولی در جریان مراسم با هربار اعلام اسمشون جایزه واقعی رو با تشویق مردم گرفتن.

----------------------------------------------

فایل صوتی با حجم زیاد

---------------------------------------------

پیمان معادی: من برای ده سال آینده ام از تک تک شما(مخاطبان) سیمرغ گرفتم. من در سینما هستم و می مانم. دوست دارم جای رفیق خوبم اصغر فرهادی را خالی کنم.

داریوش مهرجویی: ممنونم از هیات داوران. از همکارانم در این کار متشکرم به خصوص همسرم وحیده محمدی فر و همچنین بازیگران کار و به خصوص حامد بهداد که با بازی درخشانش جلای خاصی به فیلم من داد و مرا مشعوف کرد. متاسفم که بهداد اینجا نیست که جایزه اش را بگیرم. یکی از جوایز خودم را به بهداد خواهم داد.

یکتا ناصر: سلام به سیمرغی که همواره از راه دور دیدمش. با تشکر از هیات داوران. ای کاش در جمع جایزه دهندگان یک خانم هم بود که بتوانم به هنگام دریافت جایزه با او دست دهم!

مهناز افشار: من میدانم که آقای معادی شما چه زحمتی کشیدی! به شما و تک تک عوامل این فیلم تبریک میگویم. به عنوان یک عضو سینما میگویم بگذارید در کنار هم دوستانه کار کنیم.

مصطفی کیایی: از مهدی هاشمی تشکر میکنم و تشکر ویژه از منتقدان و مطبوعات. خوشحالم که به یک فیلم کمدی نگاه خوبی داشتند.

بهناز جعفری: سال خیلی سختی بود برای ما. گفتنی ها کم نیست. تشکر ویژه میکنم از مهدی هاشمی بازیگر توانمند و تشگر ویژه از اولین معلمم گلاب آدینه.


هایده صفی یاری: خوشحالم فیلمهایی را امسال کار کردم که آنها را دوست دارم. سپاسگزاری میکنم از مادرم که کم کم زندگی اش را فراموش میکند اما من او را فراموش نمیکنم. ممنون از مهرجویی که خیلی چیز به من آموخت و حتی با سکوتهایش به من کار یاد داد. بازیهای این فیلم به خصوص حامد بهداد، اردشیر رستمی و لیلا حاتمی عالی بودند.

رضا عطاران: خیلی ممنون، خوب بود! از بچه های گروهم خیلی تشکر میکنم و خسته نباشید بگویم. دوست داشتم «بیخود و بی جهت» در بخش مسابقه مورد توجه قرار میگرفت اما نشد!

------------- جوایز تجسمی ---------------

---------------------------------------------

سيمرغ بلورين بهترين فيلمنامه به مصطفي کيايي براي فيلمنامه فيلم «ضد گلوله»

ديپلم افتخار بهترين موسيقي به ناصر چشم آذر براي موسيقي فيلم «گشت ارشاد»

سيمرغ بلورين بهترين موسيقي به حسين عليزاده براي موسيقي فيلم «ملکه»

سيمرغ بلورين بهترين کارگرداني به پرويز شيخ طادي براي کارگرداني فيلم «روزهاي زندگي»

ديپلم افتخار بهترين فيلم به رضا رخشاني تهيه کننده فيلم «ضدگلوله»

ديپلم افتخار بهترين فيلم به سعيد سعدي تهيه‌کننده فيلم «روزهاي زندگي»

ديپلم افتخار بهترين بازيگر زن به بهناز جعفري براي بازي در فيلم «تلفن همراه رئيس جمهور»

سيمرغ بلورين بهترين بازيگر زن به هنگامه قاضياني براي بازي در فيلم «روزهاي زندگي»

سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول مرد به فرهاد اصلاني براي مجموعه کارهايش در جشنواره سي‌ام

سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش مکمل زن به يکتا ناصر براي بازي در فيلم «يکي ميخواد باهات حرف بزنه»

سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش مکمل مرد به اکبر عبدي براي بازي در فيلم «خوابم مياد»

ديپلم افتخار بهترين فيلمبرداري به حسن پويا براي فيلمبرداي فيلم «راه بهشت».

سيمرغ بلورين بهترين فيلمبرداري به امير کريمي براي فيلمبرداري فيلم «روزهاي زندگي»

سيمرغ بلورين بهترين تدوين به هايده صفي‌ياري براي فيلم «نارنجي پوش»

سيمرغ بلورين بهترين صدابرداري ساسان نخعي براي فيلم «بوسيدن روي ماه»

سيمرغ بلورين بهترين صداگذاري به محمد رضا دلپاک براي فيلم «خرس»

ديپلم افتخار بهترين صداگذاري به فرامرز ابوالصدق براي فيلم «روزهاي زندگي»

سيمرغ بلورين بهترين صحنه و لباس عباس بلوندي براي فيلم «ملکه»

سيمرغ بلورين بهترين چهره‌پردازي عباس صالحي براي فيلم «روزهاي زندگي»

سيمرغ بلورين بهترين جلوه‌هاي ويژه ميداني به محسن روزبهاني براي فيلم «روزهاي زندگي»

سيمرغ بلورين بهترين جلوه‌هاي ويژه بصري به کامران سحرخيز، امير سحرخيز و سيد هادي اسلامي براي فيلم «سلام بر فرشتگان»

ديپلم افتخار بهترين جلوه‌هاي ويژه بصري به حسين ايزدي براي فيلم «ملکه»

همچنين جايزه ويژه هيات داوران سي امين جشنواره بين‌المللي فيلم فجر به داريوش مهرجويي براي کارگرداني فيلم «نارنجي پوش» و جايزه بهترين فيلمنامه اقتباسي به فيلم «پله آخر» به نويسندگي علي مصفا اهدا شد.

اسامی نامزدهای بخش مسابقه سینمای ایران اعلام شد

اسامی کاندیدا رو از اینجا بخونید.

نمیدونم چی بگم ،کار از شوک گذشته بدجور حس دلشکستگی میکنم. پیش بینی میکردم که پولاد و فرخ نژاد حتماً برای فیلم معلوم الحال سهیلی کاندید میشن ، میدونستم که مانی حقیقی هم با بازی درخشانش به خاطر درک نکردن کاراکترش توسط هیئت داورا احتمال داره از قلم بیفته ،نارنجی پوش هم حتماً مورد توجه قرار میگیره ولی نه اینجوری ! نارنجی پوش از نظر ساختار و متکی بودن بسیار زیادش به  نوع گویش و هیجان ذاتی خود شخص حامد بهداد و تاحدودی تزریق موسیقی برای پیشبرد فیلم بشدت من رو یاد گربه های ایرانی میندازه و چه خنده دار که نه حامد بهدادش و نه کریستف رضایی کاندید نشدن ،امیدوارم یکی الان پیدا بشه به من بگه چی تو میترا حجار نارنجی پوش دیده که انتخابش کرده ،کاش موقع اکران فیلم خنده تلخ دسته جمعی همه رو برای این کاندیداتوریهای با چشم و گوش بستشون شاهد باشیم ،ای کاش حامد وقتی فیلمنامه نارنجی رو میخوند به این فکر نمی افتاد که با بازیش میتونه لطف بزرگی به این جماعت بکنه و فیلم رو قابل تحمل کنه و بازی تو این فیلم رو قبول نمیکرد !

 یادمه سر حس پنهان و شبانه روز و انتهای خیابان هشتم هم به دلایلی حامد رو کاندید نکردن ولی خدابیامرز یه خانه سینمایی بود ،یه خانه ای بود که حداقل انتخابش میکردن .

هنوز نمیدونم حامد آبان با بهداد وجود داشت حس بهتری داشتیم یا اصلاً وجود نداشت!

 

-----------------------------

مشكل ما با فرديت است انگار

 

برف روی کاج‌ها و حامد بهداد نارنجی‌پوش و پل چوبی در بخش‌های اصلی کجا هستند؟

سعید حسینی

1-مي شود اسمش را گذاشت پايان بد يك جشنواره خوب. جشنواره اي كه تمام تلاش مجريانش برگزاري يك جشنواره كامل، منظم و به ياد ماندني بود در دو بخش انتخاب و داوري آثار به ضعيف ترين شكل ممكن عمل كرد. هيات انتخاب حركت رو به جلوي سينماي تجربي در بغض و دستآورد مهم سينماي عامه پسند ايران در تهران1500 را ناديده مي گيرد و 32 فيلمي را براي بخش مسابقه انتخاب مي كند كه نصف آنها قابل تماشا تا پايان هم نيستند.

2-در زمان ديگري بايد درباره كيفيت تك تك آثار بحث و گفت وگو كرد.  اما با اعلام نامزدهاي بخش هاي مختلف مسابقه سينماي ايران ديگر مطرح كردن اين حرف كه اين سليقه اين هيئت داوران است و گروه ديگر داوران شايد نظرات ديگري مي داشتند، مضحك و بي معني است. بحث بحث سليقه نيست. بحث ما انتخاب كردن و نكردن هاي حيرت انگيزي است كه عملا صلاحيت  گروه انتخاب كننده را زير سوال برده. در بخش بهترين فيلم جشنواره پل چوبي نامزد شده  انتخابي كه شايسته اين فيلم هم هست. اما چطور مي شود فيلمي نامزد بهترين فيلم باشد كه نه كارگرداني نه فيلمنامه و نه بازيگر نقش اولش در جمع كانديداها هم حضور ندارند. برف روي كاج ها فيلم اول تماشاگران جشنواره و اغلب منتقدان و نويسندگان سينمايي  نه تنها  شايسته حضور در بين 5 فيلم برتر نيست. كه در هيچ بخش اصلي نامزد دريافت جايزه نمي شود. ظاهرا تيم داوري جشنواره  به فهمي از سينما دست يافته اند كه تمام تماشاگران، منتقدان و نويسندگان از درك آن عاجزند. مي شود نارنجي پوش داريوش مهرجويي دوست نداشت اما با چه استدلالي با بهترين حامد بهداد تمام دوران اين برخورد مي شود؟ كدام اجراي جشنواره سي ام اينجنين شور و عشق و غم و تنهايي را با هم به نمايش مي گذارد؟ كدام بازيگر جشنواره مي تواند در يك سكانس سالن را از خنده روده بر كند و 5 دقيقه بعد اشك تمام آنها در آورد؟ كه با يك نگاه تمام عشقش به همسرش را به شما نشان دهد. اميدواريمان اين است كه با همه اين اوصاف انتخاب نشدن حامد بهداد سليقه گروه داوري باشد و ربطي به حاشيه هاي اخير او نداشته باشد

3-هر چند فكر مي كنم مشكل اصلي ما هنوز با فرديت است. از فرديت افراد، كاركترها و بازيگران انرژي مي گيريم اما آنقدر گشاده دست  نيستم كه تحسينشان كنيم. همين مي رسد به بي توجهي به مهناز افشار برف روي كاج ها و حامد بهداد نارنجي پوش و ماني حقيقي پذيرايي ساده.  انگار اين سه نفر نه تنها در داخل فيلم كه در خارج آن هم بخاطر تلاشي كه در راه آبادي خودشان انجام مي دهند بايد هزينه بدهند.

4-جشنواره فجر يك جشنواره هنري نيست. جشنواره اي ست براي شارژ يكسال صنعت سينماي ايران. كه  با بها دادن به محصولات موفق صنعتي و تجربي مسير را به تهيه كنندگان و كارگردانان ديگر نشان دهد. كه با نگاه ويژه به يك  بازيگر، يك تدوينگر، يك فيلمبردار به او قدرت تازه اي در ادامه مسيرش ببخشد.  كه چه به لحاظ فرمي چه مضموني بتواند سينماي ايران را ارتقا دهد. هر چند جشنواره سي ام در عملي كردن همه اينها شكست خورد.

حامد بهداد: زباله‌ها نماد زشتي‌هاي جامعه است

حامد بهداد بازيگر نقش حامد آبان در فيلم سينمايي «نارنجي پوش» يكي از متفاوت‌ترين نقش‌هايش را ايفا كرد. او كه سال گذشته با فيلم سينمايي «جرم» توانست سيمرغ بهترين بازيگر نقش مكمل را از آن خود كند با نقش آفريني در جديدترين ساخته داريوش مهرجويي از بخت‌هاي اصلي كسب سيمرغ بهترين بازيگر مرد است.  

 
خبرگزاري ميراث فرهنگي ـ گروه فرهنگ و هنر ـ فيلم نارنجي پوش روز گذشته به عنوان اولين فيلم در سالن اصلي برج ميلاد اكران شد كه با استقبال خوبي از سوي اصحاب رسانه مواجه شد.اين فيلم روايتي ساده از زندگي يك عكاس جوان است كه تصميم مي‌گيرد در دوران ميانسالي تغييراتي در زندگي‌اش ايجاد كند. اگرچه حامد آبان تصميم مي‌گيرد با فعاليت به عنوان يك رفتگر در جمع آوري زباله‌هاي شهري سهيم باشد، اما اگر كمي عميق‌تر به « نارنجي پوش» نگاه كنيم متوجه مي‌شويم زباله‌هاي موجود در فيلم آقاي مهرجويي، نماد زشتي‌هاي موجود در جامعه است كه حامد تصميم مي‌گيرد در پاك سازي جامعه از لحاظ رواني و اخلاقي سهيم باشد.
 
حامد بهداد در مورد اين فيلم و اولين همكاري‌اش با داريوش مهرجويي مي‌گويد:«خودم هم دوست داشتم همكاري‌ام با داريوش مهرجويي زودتر از اين اتفاق بيفتد اما نمي‌دانم چرا اين فرصت پيش نمي‌آمد و قرعه فال همكاري با آقاي مهرجويي، هميشه به نام ديگران مي‌خورد من فقط حسرت مي‌خوردم! بحث من يك فيلم و يك همكاري سينمايي نبود، اين‌ها بهانه‌اي است براي دور هم جمع شدن. من هميشه با خودم مي‌گفتم كِي مي‌شود كه من هم دم خور استاد مهرجويي شوم و به بهانه يك فيلم سوالاتم را از ايشان بپرسم و با ايشان هم كلام شوم و از حضور در جوار استاد لذت ببرم، كه به هرحال اين اتفاق پيش آمد و هم يك يادگاري از اين معاشرت باقي ماند به اسم  «نارنجي پوش» و هم اينكه واقعاً من از شاگردي خدمت آقاي مهرجويي استفاده‌هاي زيادي كردم.»
 
 حامد بهداد در مورد احتمال كسب سيمرغ به خاطر بازي در اين فيلم مي‌گويد: « قطعاً دوست دارم اين اتفاق بيفتد اما اين كه بخواهم بين جرم و نارنجي پوش يكي را انتخاب كنم، واقعاً كار سختي است.» 
 
بهداد صحبت‌هايش را اينطور پايان مي‌دهد: « اطراف ما را كثيفي ها و زشتي ها گرفته است، همه‌اش هم فقط زباله‌هاي سطح شهر نيست، انواع آشغال‌ها و زباله‌ها در اطراف ما هست كه روح ما را كسل كرده و افسرده امان كرده است، در زندگي همه ما وجود دارد و همه بايد به هم كمك كنيم تا اين كثيفي‌ها را پاك كنيم.»


منبع: خبرگزاری میراث فرهنگی

«بیم و امید در مورد »نارنجی‌پوش

میدونم آنونس نارنجی پوش و مطالبی از این فیلم در سایتهای مختلف منتشر شده ،من خیلی موافق خوندن قصه و نقشها قبل دیدن فیلم نیستم ،حتی دوست داشتم یکی دو تا عکس بیشتر دیده نشه که متاسفانه از تمام مراحل فیلم عکسش رو شده ،فیلمهای اخیر استاد هم همه لطفش به غافلگیریشه ،باز اگه خواستین مجموع خبرها و مطالب رو ببینین به کمپ و تگ نارنجی پوش برید و همه عکسها رو ببینید.این مطلب رو از مجله نسل امروز شماره ۵۸ و ماهنامه  ۲۴ از سایت خبری لیلا حاتمی میذارم فکر میکنم از زاویه درستی داره به استقبال فیلم مهرجویی میره.

************************

************************

با توجه به سابقۀ فیلم‌های اخیر مهرجویی، بسیاری افراد چندان امیدی به فیلم جدیدش نارنجی‌پوش ندارند و برخی هم بیمناکند که این یکی نیز همچون دیگر  فیلم‌های متأخرش باشد (و امیدوارند که نباشد). در شمارۀ جدید مجلۀ 24 -علاوه بر گزارشی که قبلاً خواندید- چند نویسنده هم از امیدها و آرزوهای‌شان برای جشنوارۀ سی‌ام نوشته‌اند، که نظرات‌شان در مورد نارنجی‌پوش چنین است:

آرش خوشخو: اشتیاق پیشین برای دیدن فیلم‌های مهرجویی حالا جای خود را به اضطراب داده است. سه فیلم آخر او سنتوری، طهران: روزهای آشنایی و آسمان محبوب نشانگر زوال وسواس و خلاقیت هستند. برای آن که ببینید چه اتفاق هولناکی در سینمای مهرجویی افتاده است باید سارا، لیلا، پری، بانو، درخت گلابی، هامون و اجاره‌نشین‌ها را ببینید تا متوجه شوید سینماگر اعظم سینمای ایران از چه جایگاه رفیعی آرام آرام سقوط کرده است و چگونه آن تعادل شگرف تیزبینی اجتماعی و سرزندگی روایی، جای خود را به ساده‌انگاری در همۀ سطوح داده است. چگونه آن وسواس و دقت در جزئیات، آن میزانسن‌های دلفریب و تصاویر مؤثر و آن جادوی داستان، جای خود را به چیزی داده است که در بهترین حالت، اگر نخواهیم عنوان شلختگی به آن بدهیم، باید از کلمۀ آشفتگی و سهل‌انگاری استفاده کنیم. هنوز هم استاد در فصل‌های انتهایی سنتوری و طهران: روزهای آشنایی آن جادوی سهل ممتنع خود را به رخ می‌کشد یا در یکی دو فصل کوتاه از آسمان محبوب؛ اما آن فستیوال خلاقیت فیلم‌های حدفاصل 1365 تا 1376 دیگر وجود خارجی ندارد. پس از درخت گلابی، استاد افول را به تدریج به نمایش گذاشت. آن منحنی نزولی که از میکس و بمانی و دختردایی گم شده آغاز شده بود، هرچند با مهمان مامان ناگهان یک پالس صعودی شگفت‌انگیز را به نمایش گذاشت، اما با سه فیلم بعدی (سنتوری، طهران: روزهای آشنایی و آسمان محبوب) ادامه یافت و نشان داد که نشانه‌های افول، حقایقی انکارنشدنی در بطن خود داشته‌اند. با چنین هراس و در نومیدی مطلق به دیدار نارنجی‌پوش می‌روم.

محسن آزرم: فیلم‌هایی هم هست که حتماً می‌بینم‌شان و تماشای‌شان انگار بخشی از کار روزانۀ ماست. نارنجی‌پوش داریوش مهرجویی هم یکی از این فیلم‌هاست. فیلم‌های چند سال اخیر مهرجویی فیلم‌های عجیبی بوده‌اند و عجیب، انگار صفت دور از ذهنی برای فیلم‌های چند سال اخیر مهرجویی نیست. عوالم (و نه عالم) فیلمساز در این سال‌ها عوض شده است و فیلم به فیلم می‌شود این تغییر را دید. باید دید نارنجی‌پوش چه فیلمی است.

خسرو نقیبی: من هم مثل شما دلم غافلگیری می‌خواهد. دلم می‌خواهد بروم توی سالن تاریک برج میلاد بنشینم و بدون هیچ پیش‌زمینه‌ای از داستان فیلم و آدم‌هایش، فیلمی ببینم که مرا با خودش ببرد. حتی دلم می‌خواهد آدم‌بزرگ‌ها معادلات ذهنی‌ام را به هم بزنند. مثلاً این که نارنجی‌پوش داریوش مهرجویی هیچ ربطی به این کارهای متأخرش نداشته باشد و حداقل شبیه سنتوری شده باشد، نه مهمان مامان یا آسمان محبوب.

امیر پوریا: چه بی‌خود و بی‌جهت، چه باخود و بادلیل، به فیلم‌های آزمایشگاه (امجد)، کلاس هنرپیشگی (داوودنژاد)، پذیرایی ساده (حقیقی)، یک روز دیگر (فتحی) و نارنجی‌پوش(مهرجویی) امید بسته‌ام. این آخری را می‌دانم بسیاری دوست نخواهند داشت و مانند آسمان محبوب -که اکران نشد تا دلایل درستی ساختار و لحن دوگانه‌اش را برای دوستان توضیح دهم- آن را نتیجۀ وخامت اوضاع فیلمسازی کارگردان بزرگ قدیمی ما خواهند خواند. چون در همان دنیا و حال و هواست.

حامد بهداد  نارنجی پوش  

 در شمارۀ جدید مجلۀ نسل امروز (شمارۀ 58، نیمۀ اول بهمن 1390) نیز گزارشی دربارۀ نارنجی‌پوش منتشر شده:

کارگردان: داریوش مهرجویی! همین عنوان کافی است تا متوجه شویم نارنجی‌پوش فیلم مهمی است! خالق هامون حالا تصمیم گرفته است قصۀ یک عکاس نارنجی‌پوش را روایت کند. این فیلم همۀ ویژگی‌های یک کار خوب و ایده‌آل را دارد. این را با دلیل و سند می‌گویم! کافی است ابتدا خلاصۀ داستان را با هم مرور کنیم؛ داستانی که از خواندن خلاصۀ آن هم می‌توان فهمید که آقای مهرجویی این بار به دنبال درامی جدید رفته و از کلیشه‌ها فاصله گرفته است. در خلاصۀ داستان نارنجی‌پوش می‌خوانیم: «حامد آبان، عکاس حرفه‌ای مجلات و روزنامه‌هاست که با خواندن کتابی، چنان تحت تأثیر پالایش محیط‌زیست و مبارزه با آشغال‌زایی قرار می‌گیرد که با لباس نارنجی مخصوص رفتگران به شهرداری می‌پیوندد و با عنوان «نارنجی‌پوش لیسانسه» به شهرت می‌رسد، اما اعتبار و محبوبیت حامد، زندگی خصوصی و خانوادگی او را با سیلی از فراز و نشیب‌های عاطفی تند و ناگهانی به سمت و سویی دیگر می‌برد». این از خلاصۀ داستان! حالا با ما همراه شوید تا به اتفاق، لیست بازیگران جدیدترین ساختۀ مهرجویی را از نظر بگذرانیم. اولین اسم، نام آقای یاغی سینمای ایران است؛ بله، حامد بهداد را می‌گویم. این یک اتفاق دوست‌داشتنی و جذاب است که پدیدۀ دهۀ اخیر سینمای ایران، حامد بهداد، با نابغه‌ای به نام داریوش مهرجویی در نارنجی‌پوش اولین همکاری حرفه‌ای خود را با هم تجربه کنند. حامد در این فیلم نقش اصلی قصه را بر عهده دارد و به جای حامد آبان در مقابل دوربین مهرجویی قرار گرفته است. نمی‌دانم چرا، اما یک حسی به من می‌گوید امسال حامد بابت بازی در فیلم مهرجویی سیمرغ می‌گیرد! از حامد بهداد که بگذریم، به نام ستارۀ خوب سینمای ایران، یعنی لیلا حاتمی می‌رسیم که همیشه نشان داده است می‌توان به عنوان یک ستاره بازیگر روی او حساب ویژه‌ای باز کرد. زوج بهداد-حاتمی قبلاً هم در سعادت‌آباد اتفاق افتاده است و به نوعی می‌توان گفت این دو قبلاً بازی یکدیگر را محک زده‌اند و احتمالاً با هماهنگی بیشتری جلوی دوربین مهرجویی قرار گرفته‌اند.
لیلا حاتمی در یکی از گفت‌وگوهایش در مورد حامد بهداد می‌گوید: «خیلی راحت با حامد بهداد کار می‌کنم. بدون هیچ رودربایستی و این که احساس کنم احتیاج به مقدمه‌چینی و پیش‌زمینه است و فعالیت‌های فوق صحنه‌ای بخواهیم داشته باشیم، در صحنه تمرین می‌کنیم. منظورم تعارفی است که بازیگرها گاهی با هم دارند. فکر می‌کنم ما اگر ده سال همدیگر را نبینیم، اگر سر کاری به هم برسیم، انگار دیروز از هم جدا شده‌ایم و مطمئنم خیلی راحت با هم کار می‌کنیم و هیچ انرژی‌ای از آدم گرفته نمی‌شود. حامد بهداد این قابلیت را دارد که اگر بخواهم بداهه کار کنم، او هم این زمینه را فراهم کند و ادامه دهد. از این نظر خیلی برایم ارزشمند است. وقتی بازی می‌کند، کاملاً و واقعاً دارد بازی می‌کند. در واقع در همان بستر کار، در فاز درست قرار گرفته و کار می‌کند».
در کنار این دو بازیگر نام‌آشنا، بازیگران دیگری مثل طناز طباطبایی، فردوس کاویانی، همایون ارشادی، اردشیر رستمی، امید روحانی و میترا حجار در نارنجی‌پوش حضور دارند.
نارنجی‌پوش یکی از فیلم‌های موفق امسال خواهد بود؛ شک نکنید!

منبع:وبسایت خبری لیلا حاتمی